آخرین باری که به یک کنسرت رفتهاید و به جای گرفتن فیلم برای استوری و دیگران، تمام تمرکزتان را روی لذت بردن از صدای خواننده گذاشتهاید کی بوده است؟ آخرین طبیعت گردی که بدون عکس برداری و حواس پرتیهای دیگر تکنولوژی تجربه کردهاید را به یاد دارید؟ آخرین میهمانی خانوادگی یا دوستانه را که هیچکس حواسش به گوشی هوشمندش نبوده و تمام وقت و احساسمان را صرف یکدیگر کردهایم کجا بوده است؟
تکنولوژی به مرحلهای رسیده است که پدر بزرگ و مادر بزرگهای ما زمانی که جوان بودند، حتی نمیتوانستند آن را تصور کنند. کامپیوترهای قدرتمندی که در جیب ما جا میشوند، ارتباط سریع با افرادی در آن سر دنیا، دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات با تایپ چند کلمه یا دستور صوتی، چیزهایی که برای ما عادی شدهاند. دنیای امروز به تکنولوژی بسیار وابسته است و ما نمیتوانیم دنیایی را بدون تکنولوژی تصور کنیم.
هیچکس نمیتواند منکر مزایای تکنولوژی شود اما این سکه دو رو دارد. عواقب متعدد منفی وجود دارد که ناشی از استفاده از ابزارهایی است که ما هر روزه با آنها سر کار داریم، از عوارض سلامتی گرفته تا نحوه تاثیر گذاری کلی روی جامعهای که در آن زندگی میکنیم.
اما مشکلات ظریفتری نیز وجود دارند که مانند یک سایه در پس زمینه ذهن ما حضور دارند. ارتباط تنگاتنگ ما با تلفن همراهمان به این معناست که هر کسی که اطلاعات تماس ما را داشته باشد، یک تلفن یا آیدی ما در یکی از شبکههای اجتماعی، میتواند به ما دسترسی داشته باشد. و این همراه با انتظارات خاصی است که همیشه به سادگی برآورده نمیشود. یک سلام ساده از رئیسمان که اصلا خوش نداریم او را ببینیم، میتواند کوهی از استرس را به ما القا کند که حتی به وجود آن شاید فکر نکنیم.
داشتن یک تلفن همراه یعنی شما در دسترس هستید
همهی ما روشهای خودمان را در استفاده از گوشی هوشمند داریم و این به خصوص برای دیگران که توجه ما را به دست بیاورند مهم است. تنظیمات اطلاعیهها، میزان صدای زنگ، ویبره، چراغ LED چشمک زن، آنچه که در لاک اسکرین یا صحفه نمایش دیده میشود و … ؛ راههای زیادی برای شخصی سازی تلفن همراه جهت اطلاع شما، از آنچه که دیگران میخواهند وجود دارد.
اما ما فقط یک طرف ارتباط را میبینیم و بسیاری توقع دارند طرف دیگر نیز همانند آنها باشند. به طور مثال یک پیامک را وقتی سریع جواب میدهیم همین توقع را از فرد مقابل داریم و اگر ساعات زیادی را در دسترس باشیم توقع داریم بقیه افراد هم همانند ما باشند و متاسفانه تقریبا همه مثل ما هستند. اغلب ما در سفر، حمام و حتی متاسفانه هنگام رانندگی، از تلفن همراه خود دور نمیشویم و همیشه در دسترس هستیم.
ادغام عمیق گوشیهای هوشمند در زندگی ما باعث شده که همیشه دیگران به ما دسترسی داشته باشند، چه آنها را دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم. همین شرایط برای دسترسی ما به افراد دیگر نیز وجود دارد. ما همیشه وارد یک معامله کورکورانه میشویم و اغلب فکر میکنیم که فرد مقابل نیز آماده است. ولی همیشه اینطور نیست و ناهماهنگی بین انتظارات ما و واقعیت میتواند منجر به شکل گیری احساسات منفی شود. شاید واقعا فردی که ما به آن زنگ میزنیم توانایی پاسخگویی ندارد، شاید نمیتواند آنقدر که ما میخواهیم وقتش را در اختیار ما قرار دهد.
تصور کنید یک چیز خنده دار را به فردی که مدتی با وی حرف نزدهاید ارسال میکنید. اما به جای واکنش مثبت و ایموجی و استیکر خنده به شما جوابی نمیدهد یا واکنشی منفی دارد. از آن لحظه فکر و خیال به سمت شما میآید که کاش این کار را نمیکردم یا برخورد او تقصیر من بوده است؟ راهی برای فهمیدن این موضوع نیست مگر اینکه از وی بپرسید اما میتوان یک مکالمه را با هر فردی و پرسش در مورد زندگی روز مره آغار کرد؟ احتمالا؛ اگر میخواهید میتوانید تلاش کنید اما هر دو طرف باید مبحث قبلی را فراموش کنید، ولی شاید تاثیر منفی برخورد اولی که پس از مدتی داشتهاید، تاثیر گذار باشد و بتواند رابطه دائمیتان را نیز تحت تاثیر قرار دهد، حتی اگر بخواهید آن را دو طرفه به صورت منطقی حل کنید. شرایطی که اگر دو فرد یکدیگر را از نزدیک ببینید هرگز رخ نمیداد.
نفرین دیده شدن
گاهی اوقات پاسخی دریافت نکردن خیلی بدتر از یک پاسخ بد است. خصوصا زمانی که میدانید پیام شما دیده شده است. در واقع ویژگی دیده شدن پیام یک قابلیت خوب در مکالمات است اما میتواند باعث احساسات منفی نیز شود.
برای اغلب مردم دریافت نکردن پاسخ دلایل خیلی سادهای دارد، شخص دیگر مشغول کاری است و بعدا به شما رسیدگی میکند اما برای برخی نشانگر این است که چیزی به شدت اشتباه رخ داده است. اگر این فرد رئیس شما باشد میتواند این حس را به وجود بیاورد که از تصمیم شما راضی نیست و منتظر برخورد حضوری با شماست. اگر همسر شما باشید میتواند این حس را به وجود بیاورد که از کاری که قبلا کردهاید عصبی است با وجود اینکه شاید ندانید آن کار اصلا چیست. برای ذهنی که سریعا به یک مکان تاریک میرود، زمان پس از دیده شدن پیام میتواند یک شکنجه باشد.
بسیاری از ما مجبور شدهایم به افرادی که چنین فرضیههایی را در ذهن میپرورانند رفتارهای غیرقابل توجیه خودمان را توضیح بدهیم و شاید طرف دیگر ماجرا بودهایم. یک غول اضطراب که توسط یک علامت کوچک طراحی شده در برنامه پیام رسان، به انسانها القا میشود.
حداقل زمانی که نامه نگاری مرسوم بود پستچی یک هفته بعد که به درب خانه شما میآمد نمیگفت که فرد گیرنده نامه آن را خوانده اما دلش نخواسته که جواب بدهد. یا شما آن کبوتر نامه بری را سرزنش میکردید که نتوانسته نامه را به گیرنده برساند. نفرین دیده شدن در آن زمانها اصلا شکل نمیگرفت اگر هم میگرفت برای افراد انگشت شمار آن هم سالی ۱-۲ بار!
اما امروز اینگونه نیست. در حال حاضر اطلاعات زیادی در اطراف ما وجود دارد که میتوانند این نفرین را فعال کند. البته راههایی برای نادیده گرفتن این تجربه وجود دارد، همانند غیرفعال کردن ویژگی خوانده شدن پیام و سایر گزینههای که در پیام رسانهای امروزی وجود دارد اما نکته ماجرا اینجا نیست..
بعد جدیدی از فشار اطرافیان
همهی ما یک دوست خوب، یک عضو خانواده خوب و یک فرد خوب برای با هم بودن میخواهیم. با این حال ارتباطات ثابت ما دیگران در یک نقطه عجیب و غریب با حضور تکنولوژی قرار میگیرد. از سویی ما میخواهیم که کارها را با توجه به خواستههای خود انجام دهیم، زمانی که میخواهیم استراحت کنیم، زمانی که میخواهیم رفت و آمد کنیم و … . اما از طرف دیگر اگر بخواهیم ارتباط خوبی با دیگران داشته باشیم باید به خواستههای آنان نیز جامعه عمل بپوشانیم. بخشی جدا نشدنی از شبکههای اجتماعی این است که وقت شما تنها متعلق به خودتان نیست، حتی اگر در یک بیابان باشید، فقط کافی است که اتصال اینترنتی و خطتان در دسترس باشد. افراد دیگر از راهی که بتوانند به شما دسترسی پیدا میکنند و کار خود را انجام میدهند و شما با یک شرایط خاص مواجه میشوید؛ خودخواه باشید و به اوقات فراغت خود برسید یا کاری که میکنید را متوقف نمایید و به تماس و پیام دریافتی برسید. برخی یک راه حل ساده دارند، فرد تماس گیرنده یا ارسال کننده پیام باید منتظر بماند. اما دیگران به واسطه هنجارهای اجتماعی و شخصیت خود سریعا کار، استراحت و هر چیزی که در جریان است را رها میکنند و به آن پاسخ میدهند. خاموش کردن گوشی یا فعال کردن حالت هواپیما هم گزینههای خوبی است اما میتوانید جرقه مجموعه جدیدی از درگیریها باشد.
در نتیجه به جای اینکه تکنولوژی احساس آزادی را به ما دهد، وسیلهای که برای آسانی زندگی ما ساخته شده، به ما احساس گوشه گیری میدهد. فشاری که برای استفاده از گوشیهای هوشمند و به آغوش کشیدن آن تجربه میکنیم منصفانه نیست. ارتباطات جهانی به سمت پیام رسانی و شبکههای اجتماعی میرود شما باید عضو آنها شوید یا احتمالا دوستان واقعیتان را نیز از دست میدهید. هنگامی که شما بخشی از این دنیا هستید به احتمال غریب به یقین تمامی مواردی که بالا گفته شد را حداقل در مقطعی تجربه کردهاید، در کنار آن نگرانیهای حفظ حریم خصوصی و حتی سالم نگه داشتن دستگاه نیز وجود دارد.
برخی از ما آنقدر خوش شانس هستیم که دنیا را قبل از اینکه تلفنهای هوشمند به این شکل تغییر دهند، شناختیم. اما نسل جوانتر با گوشیهای هوشمند متولد شد. سرنوشت آنها از پیش تعیین شده است: زندگی آنها از زمان تولد با وضوح بالا ثبت شده و دوستانشان اغلب در گروهها و چتها به زندگیشان وارد شدهاند و جایگزین همدمان واقعی شدهاند.
شاید با یک نگاه گذرا به این مطلب این فکر به ذهنتان بیاید که موارد گفته شده آنقدر هم مهم نیستند ولی به جد زندگی ما را تحت تاثیر قرار دادهاند. بیاید حتی برای تمرین هم که شده برخی روزها از تلفنهای هوشمندمان جدا شویم و زندگی را آنگونه که باید تجربه کنیم.